اولین قهر رسمی باران
دختر خوشگلم الان حدود یکساله که آپدیت نکرده ام وبلاگت رو . ماه های سختی رو با هم گذروندیم و خدا رو شکر الان همه چیز آروم و خوبه. امروز یکی از روزهای بارونیه آبان ماه ، خونه ی مادر جون که بودیم ، موقع خواب بهونه گرفتی و برعکس همیشه که نق میزدی یا گریه میکردی ، در کمال آرامش ، پتوی خودت رو برداشتی و از پیشم با حالت قهر رفتی تو اتاق خاله شهرزاد، و چون بالش نبود رو تخت ، پتو رو گذاشتی زیر سرت... من حواسم بهت بود و وقتی خوابت برد ازت عکس گرفتم.
نویسنده :
مامانی
22:39